مقامهای انگلیس گزارش دادهاند که بمب افکن ولکان XH558 این کشور روز یکشنبه 12 مهر آخرین پرواز خود را خواهد داشت تا برای همیشه بازنشسته شود. به این ترتیب دیگر هیچ بمبافکن ولکان با قابلیت پرواز در انگلیس وجود نخواهد داشت.
آخرین بمبافکن اتمی ولکان که قابلیت پرواز داشت قرار است برای همیشه به
نمایشگاه برود. این بمبافکن هر چند هیچ وقت به پای بمبافکنهای شوروی و
آمریکا نرسید اما بخشی از هویت نظامی انگلیسیها در جریان جنگ سرد به حساب
میآمد.
از زمان بازنشستگی ولکان یک نمونه از آن، ورژن بی.۲ با سریال
XH558 که «روح بریتانیا» نام گرفته بود برای نمایشهای هوایی فعال نگه داشته
شده بود اما این بمبافکن هم قرار است روز یکشنبه 12 مهرماه با آخرین
پرواز خود در انگلیس با پرواز وداع کند و خانهنشین شود. آورو ولکان یک
بمبافکن استراتژیک بال دلتای جت بود که از سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۸۴ در خدمت نیروی
هوایی انگلیس بود.
کارخانه طراح این هواپیما آورو بود. از میان سه بمبافکن سری وی تولید
شده ولکان از نظر فنی پیشرفتهترین و به همین دلیل هم پرریسکترین هواپیما
بود. ولکان بی.۱ برای نخستین بار در سال ۱۹۵۶ به نیروی هوایی انگلیس تحویل
داده شد. تحویل ولکان بی.۲ در سال ۱۹۶۰ آغاز شد. بی.۲ دارای موتورهای
نیرومندتر، بال بزرگتر، سیستم الکتریکی و پادکار الکترونیکی بهتر بود.
تعداد بسیاری از آنها برای نصب موشک بلو استیل سازگار شدند. به عنوان یکی
از بمب افکنهای سری وی ولکان ستون فقرات نیروی بازدارندهٔ هستهای هوابرد
انگلیس در خلال جنگ سرد بود. گرچه ولکان برای حمل جنگافزار هستهای ساخته
شده بود، ولی توانایی انجام ماموریتهای بمباران غیرهستهای را نیز داشت و
در عملیات بلک باک در خلال جنگ فالکلند میان انگلیس و آرژانتین در سال
۱۹۸۲ به کار گرفته شد.
بعد از پایان نبرد فالکلند ولکان دیگر زمینگیر بود و در سال ۱۹۸۴ از خدمت خارج شد .
ارتش انگلستان تلاش کرد برای جبران کمبود سوخترسان دست به ارتقا شش فروند ولکان در نقش سوخت رسان با نام ولکان کا ۲ بزند که برنامه لغو شد. ولکان برای پرواز نمایشی تا سال ۱۹۹۳ پرواز میکرد و بعد از ان تا سال ۲۰۰۷ زمینگیر بود تا سرانجام یک ولکان دوباره برای پرواز نمایشی به خط پرواز برگشت. در کل بمب افکن ولکان هرگز در حد بمب افکن های شوروی و آمریکا در ان زمان نبود.
یکی از سادهترین راهها برای این که مطمئن شوید یک رژیم غذایی متعادل دارید، پر کردن نیم یاز بشقابتان با انواع سبزیجات است. سبزیجات سرشار از آب و فیبر هستند و کالری بسیار کمی دارند.
در اینجا سبزیجاتی که شما باید در اکثر مواقع در بشقابتان داشته باشید معرفی میشوند.
ریشه چغندر: حتی در مقادیر کم، چغندر دوز خوبی از
ویتامینها و مواد معدنی است. اسید فولیک موجود در آن نیز برای تولید
سلولهای قرمز خون و جلوگیری از کم خونی ضروری است.
جوانه، و انواع کلم: کلم بروکسل، کلم پیچ، گل کلم و همه انواع کلمها منبع غنی از آنتی اکسیدان ها هستند.
گوجه فرنگی: سرشار از لیکوپن است و عامل بالقوه ای برای پیشگیری از انواع سرطانها بخصوص سرطان پروستات محسوب میشود.
فلفل قرمز: منبع بزرگ ویتامینهای آ و سی است.
پیاز: نقش مهمی در کاهش میزان سدیم بدن دارد و ترکیبات آنتی اکسیدانی و سولفور دارد که مانع رشد سلولهای سرطانی میشود.
هویج: منبع ویتامین آ و بتاکاروتن است و برای تقویت بینایی و جلوگیری از شب کوری مؤثر است.
تربچه: منبع غنی از ویتامین سی است و حاوی ویتامین ب 6، منیزیم، آهن، کسلیم، فولات و پتاسیم است.
اسفناج: منبع خوبی برای اسید فولیک، ویتامین آ و ویتامین کا است.
شیعه در ایام عادی و روزهای معمول زندگی از پوشیدن لباس سیاه
پرهیز می کند؛ اما به دهه اول محرم یا آخر صفر، ایام شهادت
امیرمؤمنان (ع) و فاطمه زهرا (س) و نظایر آن که می رسد جامه مشکین می
پوشد و در و دیوار و کوی و برزن را سیاه پوش می کند . فلسفه این سیاه پوشی چیست؟
قرآن و روایات، دوستی خاندان رسول اکرم (ص) را بر مسلمانان واجب کرده اند.[1] دوستی لوازمی دارد و محب صادق کسی است که شرط دوستی را - چنان که باید و شاید - به جای آورد .
یکی از مهم ترین لوازم دوستی، همراهی و همدلی با دوستان در غم ها و شادی ها است . از این رو، احادیث بر برپایی جشن و سرور در ایام شادی اهل بیت (ع) و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان تاکید ورزیده اند . حضرت علی (ع) می فرماید: شیعه و پیروان ما در شادی و حزن ما شرکت دارند؛[2]
امام صادق (ع) نیز فرمود: «شیعتنا جزء منا خلقوا من فضل طینتنا، یسوؤهم ما یسوءنا ما یسرهم ما یسرنا...[3]
شیعیان ما پارهای از خود ما بوده و از زیادی گل ما خلق شده اند، آنچه ما را بدحال یا خوشحال می سازد، آنان را بدحال و خوشحال می گرداند. .» این وظیفه عقلانی و شرعی ایجاب می کند که در ایام عزاداری اهل بیت (ع) حزن و اندوه خود را در گفتار (اشک و آه و ناله و زاری،[4] رفتار (کم خوردن و کم آشامیدن)[5]، و حتی پوشاک (پوشیدن لباسی که از حیث جنس و رنگ و نحوه پوشش در عرف حکایتگر اندوه و ناراحتی است) آشکار سازیم; اما چرا لباس و پوشش سیاه؟ چرا سیاه پوشی؟
در نقل های تاریخی موارد فراوان می توان یافت که برای نشان دادن هیبت و تشخص فرد، گروه، حکومت یا مساله ای از این رنگ استفاده شده است.[6] یکی دیگر از خواص و آثار رنگ سیاه، آن است که این رنگ به صورت طبیعی، رنگی حزن آور و دلگیر و مناسب عزا و ماتم است . از همین رو، بسیاری از مردم جهان از این رنگ برای اظهار اندوه در مرگ دوستان و عزیزان خود سود می جویند . البته انتخاب رنگ سیاه در ایام سوگواری، علاوه بر نکته فوق، علتی منطقی - عاطفی نیز دارد . آن که در ماتم عزیزان خویش جامه سیاه می پوشد و در و دیوار را سیاهپوش می کند، بااین عمل می خواهد بگوید و بفهماند: عزیز از دست رفته، مایه روشنی چشم و فروغ دیدگانم بود و دفن پیکرش در دل خاک به سان افول ماه و خورشید در چاه مغرب، پهنه حیات و زندگی را در چشمم تیره و تار ساخته و زمین و زمان را در سیاهی و ظلمت فرو برده است . این مطلب شواهد گوناگون دارد . حضرت زهرا (س) هشت روز پس از رحلت حضرت رسول (ص)، بر مزار آن حضرت فریاد برآورد: «ای پدر، تو رفتی و با رفتن تو دنیا روشنی های خویش را از ما برگرفت و نعمت و خوشی اش را از ما دریغ کرد . جهان، به حسن و جمال تو، روشن و درخشان بود [ولی اکنون با رفتن تو] روز روشن آن سیاه گشته و تر و خشکش حکایت از شب های بس تاریک دارد . . . و حزن و اندوه، همواره، ملازم ما است...»[7]
شواهد تاریخی و ادبی نشان می دهد، رنگ سیاه از دیر باز در میان بسیاری از ملل و اقوام نشان عزا و اندوه بوده است . این امر به ایران یا دوران اسلام اختصاص ندارد و اعراب پیش از اسلام، ایرانیان و یونانیان باستان در عزا جامه سیاه یا کبود می پوشیدند .[8]
گزارش های مستند تاریخی حکایتگر این حقیقت است که پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) نیز بر این سنت منطقی و رسم طبیعی مهر تایید گذاشته و خود در عزای عزیزانشان سیاه پوشیده اند . به روایت ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، امام حسن (ع) در سوگ امیرمؤمنان علی (ع) جامه سیاه پوشید و با همین جامه برای مردم خطبه خواند.[9]
براساس حدیثی که اکثر محدثان نقل کرده اند، زنان بنی هاشم در سوگ اباعبدالله الحسین (ع) جامه سیاه پوشیدند: «لما قتل الحسین بن علی (ع) لبس نساء بنی هاشم السواد و المسوح و کن لاتشتکین من حر و لا برد و کان علی بن الحسین (ع) یعمل لهن الطعام للماتم؛[10]
وقتی امام حسین بن علی (ع) به شهادت رسید، زنان بنی هاشم لباس های سیاه و جامه های خشن مویین پوشیدند و از گرما و سرما شکایت نمی کردند و پدرم علی بن الحسین (ع) به علت [اشتغال آنان به] مراسم عزاداری، برایشان غذا درست می کرد.
مرحوم کلینی چنان نقل می کند که سلیمان بن راشد از پدرش نقل کرد: امام سجاد (ع) را دیدم که جبه ای جلو باز و سیاه رنگ و طیلسانی کبود رنگ پوشیده بود.[11] این شیوه از سوی دیگر ائمه (ع) و بزرگانی چون ام سلمه، مختار ثقفی و سیف بن عمیره نخعی کوفی جریان داشته و در عصر غیبت تا کنون تداوم یافته است.[12]
آنچه به اجمال و اختصار گذشت، نشان می دهد: اولا، سیاهپوشی سنت منطقی بشر در طول تاریخ بوده و در ایران باستان، یونان و اعراب رواج داشته است.
ثانیا، سیاهپوشی بر مصائب اهل بیت (ع) تداوم همان سیره انسانی است .
ثالثا، سیاهپوشی از سوی عباسیان یا اعراب پس از اسلام به ایران منتقل نشده، از دیرباز در فرهنگ و تمدن ملت ایران ریشه داشته است . به هر روی، لباس سیاه نشانه عشق و دوستی به ساحت امامان پاک اعلان جانبداری از سرور آزادگان در جبهه ستیز حق و باطل و اظهار تیره شدن آفاق حیات معنوی است .
آن که در عزای امامان نور (ع( خصوصا سالار شهیدان، جامه سیاه می پوشد، جسمی تیره ولی جانی روشن دارد، در ظاهر سیاه است ولی در باطن سپید .
و چه خوش گفته است شیخ محمود شبستری در گلشن راز:
سیاهی گر بدانی نور ذات است به تاریکی درون، آب حیات است
چه می گویم که هست این نکته ، باریک شب روشن میان روز تاریک
[1] شوری (42): 23; هود (11): 29; میزان الحکمة، ج 2، ص 236 .
[2] بحارالانوار، ج 44، ص 287 .
[3] امالی، شیخ طوسی، ص 305 .
[4] چشمه فیض
[5] طبق فرموده امام صادق (ع) به معاویه بن وهب، عزاداران سیدالشهداء (ع) در روز عاشورا از آب و غذا دوری جویند تا آن که یک ساعت از وقت فضیلت نماز عصر بگذرد، آنگاه در حد لزوم به غذای معمول صاحبان مصیبت، سد جوع و عطش کنند .(نگا: تاریخ النیاحة الامام الشهید الحسین بن علی (ع)، سید صالح شهرستانی، ج 1، ص 157- 159) این روایت باید برای ما تامل برانگیز باشد.
[6] در کتاب برهان قاطع در برابر واژه سیاهپوش آمده است: «شب گرد و عسس و میر بازار و میر شب را گویند، و چاووش را نیز گفته اند و آن کسی باشد که پیشاپیش پادشاه دور باش گوید و این جماعت در قدیم به جهت هیبت و صلابت و سیاست سیاه می پوشیده اند،» (برهان قاطع، محمد حسین تبریزی، ص 683) ابن اثیر یکی از مورخان برجسته می نویسد: ابومسلم خراسانی روزی خطبه خواند . مردی برخاست و پرسید: این علامت سیاه که بر تو می بینم چیست؟ گفت: ابو زبیر از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است که گفت: پیغمبر (ص) هنگام فتح مکه عمامه سیاه بر سرداشت و این لباس هیبت و لباس دولت است .» (الکامل، ابن اثیر، ترجمه عباس خلیلی، ج 9، ص 114)
[7] بحارالانوار، ج 43، ص 174- 180 .
[8] تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری، آدام متز، ترجمه علی رضا ذکاوتی قراگزلو، ج 2، ص 127 به بعد; سیاهپوشی در سوگ ائمه نور . همان ص 53- 93 .
[9] شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج 16، ص 22 .
[10] بحارالانوار، ج 45، ص 188; وسائل الشیعة، ج 2، ص 890 .
[11] وسائل الشیعه، ج 3، ص 361 .
[12] سیاهپوشی در سوگ ائمه نور، ص 129- 155